گشت ارشاد بیشتر زیر ذره‌بین رفته است و حتی شاید این‌ بار با درمیان بودن فاجعه مرگ یك دختر جوان كردستانی، رییس‌جمهور نیز نگاه آسیب‌شناسانه‌تری به آن داشته باشد؛ كسی كه در مناظرات انتخاباتی خود تلویحا گفته بود كه برای مردم گشت ارشاد نخواهد داشت، اما برای مدیران آری. چنین نشد و او با ابلاغ قانون بر زمین مانده دولت‌های پیشین درباره حجاب و عفاف به نوعی، مهر تاییدی بر همین رویه داشت، بنابراین از یك‌سو گشت ارشاد به كار خود ادامه داد و از سوی دیگر همزمان با انواع بحران‌های اقتصادی مردم تشویق شدند تا در كوچه و خیابان به یكدیگر تذكر دهند و حالا مدتی است كه انتشار فیلم بگومگوها در این باره هم سرعت گرفت اگرچه پیش از آن هم دیده شده بود. اكنون با ماجرای مرگ مهسا (ژینا) امینی در جریان آنچه پلیس در بیانیه‌ای نامش را «توجیه» و «آموزش» گذاشته است، یك‌بار دیگر مخاطرات ادامه رفتارهای اینچنینی بیشتر شده است. پلیس و وزارت كشور هنوز مسوولیت ماجرا را بر‌عهده نگرفته‌اند و با پیش كشیده شدن بحث‌هایی درباره بیماری زمینه‌ای مهسا امینی به نحوی سعی كردند خود را از زیر بار اتهامات بیرون بكشند ولی خانواده مهسا اعلام كردند كه او بیماری نداشته است. افكار عمومی هم این حرف‌ها را قبول ندارد به ویژه اینكه بارها خشونت‌‌های رفتاری در فیلم‌های منتشر شده از برخورد گشت ارشاد تایید شده است یا برخی دهان به دهان درباره آن شنیده‌اند. عموم مردم از جریان به وجود آمده برای خانواده امینی ناراحت هستند و جز ابراز خشم و ناراحتی در شبكه‌های اجتماعی، روز جمعه نیز برای همدردی در مقابل بیمارستان كسری تجمع كردند و این تجمعات تا سقز و سپیده‌‌دم و ظهر روز شنبه و مراسم بدرقه مهسا امینی ادامه داشت و حتی به اعتراض در مقابل فرمانداری این شهر كشیده شد. چند ساعت بعد تصاویری در فضای مجازی منتشر شد که شامل اعتراض‌های مردم بود.سوالات زیادی هم در این باره وجود دارد؛ اینكه اصلا این دختر جوان كردستانی چرا دستگیر شده است؟ و با وجود انتشار فیلم تقطیع شده از حضورش در ساختمان وزرا، هنوز چنین سوالی پر رنگ است كه حین سوار شدن مهسا به او چه گذشته و همچنین در داخل ون چه اتفاقی افتاده است؟ آیا با سخنان و رفتارهای تحقیرآمیز این واقعه تشدید شده یا برخورد جدی‌تری صورت گرفته است؟ هنوز پاسخ بسیاری از این سوالات به‌طور كامل روشن نیست و دستگاه‌ قضایی و حتی كمیته حقوق بشر كانون وكلای دادگستری مركز در حال بررسی در این باره هستند اما در این گزارش با اتكا به نظر سه تن از صاحب‌نظران و روایت دو شاهد عینی به بررسی برخی ابعاد گشت ارشاد و برخوردهای آن پرداخته شد.

در همسایگی خود آثار نامطلوب خشونت را می‌بینیم 

مهسا كه هفته گذشته همراه خانواده به عنوان مهمان به تهران آمده بود به محض خروج از مترو حقانی، توسط ماموران گشت ارشاد دستگیر شد و حتی ماموران در برابر جمله‌های برادرش كه گفته «ما در این شهر مهمان و غریب هستیم» هم توجهی نكرده‌اند. شیوا دولت‌آبادی، نایب‌رییس انجمن روانشناسی ایران در گفت‌وگو با «اعتماد» دقیقا از همین موضوع ابراز ناراحتی كرده و می‌گوید كه به جای مهمان‌نوازی او سر از تخت مراقبت‌های ویژه در آورد و حالا این اتفاق تلخ نه تنها جامعه ما بلكه جهان را درگیر كرده است: «در همسایگی خود آثار نامطلوب خشونت را می‌بینیم. صدها پشتوانه در علم روانشناسی و علوم اعصاب داریم كه نشان می‌دهد تنبیه برای تغییر رفتار، عمیق و موثر نبوده و نیست. برای تاثیر باید با آرامش و برخورد كرد و آن كه تنبیه می‌كند چه در حد هدایت به سوی مكانی كه شهرت تنبیهی دارد چه با ضرب و شتم نمی‌داند كه این كار عبث است، ظلم می‌كند و نمی‌تواند هیچ امیدی به اثربخشی داشته باشد و كینه، انتقام‌جویی، روان‌رنجوری و بغض و مصیبت هم می‌آفریند. كسی هم كه خشونت می‌كند و تعبیر رفتار شغلی‌اش خشونت باشد، به شخصیت و به ویژگی‌های رفتاری خود آسیب می‌زند و مسلما با خود و خانواده‌اش نیز رفتار مهرآمیزی نخواهد داشت.» 

بیشترین جرم‌انگاری‌ها را در سطح جهان داریم

نایب‌رییس انجمن روانشناسی ایران معتقد است در جامعه‌ای كه بیشتر از مهربانی، خشونت حكمفرماست همه آسیب می‌بینند، چه كسی كه خشونت می‌بیند و چه كسی كه در سطوح مختلف آن را اعمال می‌كند. «گذشته از این پلیس كه باید نماد احساس امنیت باشد، ترس ایجاد می‌كند. ما بیشترین جرم‌انگاری‌ها را در سطح جهان داریم و انسان‌ها بدون اینكه بدانند مجرم تلقی می‌شوند بنابراین مردم در این شرایط احساس امنیت در فضای عمومی زندگی خود را ندارند. باید رفتار كسانی كه مسوولیت ارشاد را دارند بازبینی شود تا اثربخش باشد. به جای اینكه پایان‌نامه‌های علوم انسانی در كتابخانه‌ها خاك بخورند از آنها جهت اصلاح چنین رویه‌هایی استفاده كنیم و ببینیم چگونه می‌توان رفتارهای متعارف جامعه را در زبان قابل استفاده و اثربخش انتقال داد و از خشونت پرهیز كرد. در هیچ جای دنیا جوانان همسو با سیاست‌های حاكم بر خود نبوده‌اند حتی در كشورهایی كه پوشاك دراختیار افراد بوده، رفتارهایی كاملا مغایر با استانداردهای مطلوب جامعه وجود داشته است مثل داستان هیپی‌گری. یكی از ویژگی‌های جوانی نوعی خودمحوری و خوددوستداری است كه می‌تواند در علاقه به نوع لباسش دیده شود. بگذریم كه در عكس‌های مهسا حتی چنین مواردی هم دیده نشد. نوجوانان در همه جا آزادی خود را می‌خواهند و اگر نظام‌ها خود را تا حدودی با این نیازها تنظیم نكنند شاید نتیجه به خشونت‌های فاجعه‌بار ختم شود.»

موجی از همبستگی زنان همراه با بغض و خشونت

چنین اتفاقاتی چه تاثیری در روان جامعه زنان و دختران خواهد گذاشت؟ دولت‌آبادی در پاسخ به این سوال توضیح داد: «هر گاه زنان یا مردان به شكل‌های مشخص به خاطر جنسیت خود مورد خشونت و اهانت قرار بگیرند، موجی از همبستگی كه متاسفانه همراه با بغض و خشونت هست در جامعه ایجاد می‌شود. طبیعی است كه الان تعداد بیشتری از زنان احساس كنند كه مورد ظلم قرار می‌گیرند در شرایطی كه باید با احترام و حرمت به اصطلاح گفته شده هدایت شوند. بنابراین نوعی همبستگی از جنس غیرمفید برای جامعه ایجاد می‌شود و نوعی خشونت در همبستگی بین افرادی كه مورد خشونت قرار می‌گیرند، ایجاد می‌شود.» او می‌گوید: یكی از راه‌حل‌ها به آموزش ختم می‌شود و آنها باید بدانند با چه اصولی می‌توانند بیشتر موثر واقع شوند، چون هدف اثرگذاری است نه اعمال قدرت: «پژوهش‌ها نشان می‌دهد كه با تشویق می‌توانید رفتارهایی را تثبیت كنید به جای اینكه افراد را تنبیه كنید كه نتیجه‌ای جز كینه‌توزی و بغض‌های فرو خورده و آسیب‌های روانی ندارد.»

كسی نیاز به ارشاد دارد كه حقوق بشر را نقض می‌كند

یكی از اعضای كمیسیون امنیت ملی مجلس هم با انتقاد از رویه‌های اشتباه در گشت ارشاد، از ایرادهایی كه به فرآیندهای موجود وارد است به «اعتماد» می‌گوید و اختلاس‌های چند هزار میلیاردی، متواری شدن مجرم و متهمان مرتبط با آنها و البته مشكلات معیشتی روزمره مردم. «مردم اینها را می‌بینند و همزمان حساسیت نیروی انتظامی به خانمی كه روسری و نحوه پوشش او طبق استاندارد آنها نبوده است و رفتارهای خشن، غیرانسانی و خارج از چارچوب عرف و اخلاق و اسلام را می‌بینند و نمی‌توانند تحمل كنند.»

جلیل رحیمی‌جهان‌آبادی معتقد است كسانی نیاز به ارشاد دارند كه امنیت مردم و كشور را به خطر می‌اندازند نه مردم: «اینكه نمی‌شود هر كس در خیابان دست زن و بچه مردم را بگیرد و ببرد سوار ون كند و بگوید ارشادش می‌كنیم؛ ارشاد آن كسی نیاز دارد كه حقوق بشر را نقض می‌كند. ارشاد كسی نیاز دارد كه اختلاس‌ها را می‌بیند و اقدامی نمی‌كند. ارشاد كسی نیاز دارد كه حقوق آشكار ملت را به اسم اسلام تضییع می‌كند. ارشاد كسی نیاز دارد كه چهره اسلام را در جهان فاتحه می‌خواند و رفتاری می‌كند كه حیثیت ایران در جهان را لكه‌دار كرده است. صدها رپرتاژ خبری در جهان علیه كشور ایجاد شده است. آن كسی نیاز به ارشاد دارد كه در حال سیاه كردن چهره كشور در جهان است و آن را به عنوان نظام ضد حقوق بشری معرفی می‌كند. این افراد نیاز به ارشاد دارند نه مردمی كه در كوچه و خیابان همراه خانواده قدم می‌زنند. همین خانم همراه برادرش بوده و معلوم است كه چقدر خانواده برایش اهمیت دارد و البته حتی اگر بدون خانواده هم آنجا باشد مگر این كشور كشوری است كه هر كسی را هر جایش دیدید كه حجاب او براساس استاندارد شما نبود باید دستش را بگیرید ببرید داخل ون و بعد ببرید داخل مركز پلیس. اسم این امنیت اجتماعی و كشورداری و حكومت‌داری نیست. كجای جهان چنین رفتاری وجود دارد؟ شما یك كشور را جز طالبان به من نشان بدهید كه این رفتار را با شهروند خود انجام می‌دهد. نمی‌شود الگوی رفتاری ما با شهروندان‌مان در این كشور طالبان باشد. ما نمایندگان مردم بدون هیچ اغماضی قصد هیچ كوتاه آمدنی در برابر این حادثه، فراجا و نیروی انتظامی نداریم و باید مستندات نیروی انتظامی و نتایج ملاحظات پزشكی قانونی را بررسی كنیم؛ اگر پلیس مقصر نبود حاضریم اعلام كنیم اشتباه كردیم و نیروی انتظامی مقصر نبوده است ولی اگر مقصر باشد هر كسی آمر، مباشر و كسی كه حادثه را رقم زده یا تقصیر داشته باشد یا سهل‌انگاری كرده یا هر فرآیندی كه منجر به این حادثه شده را تحت بررسی قرار دهیم، از حقوق ملت كوتاه نمی‌آییم و از وزیر كشور هم سوال می‌كنیم. ما نماینده ملت شدیم تا از حقوق ملت دفاع كنیم وگرنه هیچ فلسفه وجودی نداریم اگر از حقوق مردم دفاع نكنیم.» 

تاوان اقدامات خلاف قانون سلب حیات جامعه است 

به دنبال واقعه‌ای كه برای مهسا امینی رخ داد، كانون وكلای دادگستری مركز، كمیسیون حقوق بشر را مسوول پیگیری این موضوع و اعلان گزارش و تحقیق نسبت به این موضوع برای افكار عمومی كرد. حالا دبیر كارگروه حقوق بشر این اتحادیه در این باره به «اعتماد» می‌گوید كه افكار عمومی نگران رخدادی است كه شاید تكرارپذیر باشد: «اقدامات خلاف قانون و مقررات مربوطه تاوان بسیاری برای حیثیت كشور و حق حیات شهروندان دارد بنابراین بر اساس رسالت نیروی انتظامی كه صیانت از امنیت شهروندان است باید ابتدا بدانیم مقصر آن كیست؟ طبیعتا مباشر و عامل قابلیت تعقیب دارند و باید بر مبنای ضوابط حقیقت و ابعاد موضوع روشن شود و از باب قصور آمر و مباشر تحت تعقیب قانون قرار گیرد.» صالح نقره‌كار معتقد است كه در این بخش باید بدون پیش‌داوری و رعایت انصاف با استفاده از ادله بازبینی دوربین‌ها و اخذ گواهی شاهدان عینی تحقیق برای كشف حقیقت انجام شود. پیشنهاد كانون وكلای دادگستری از این جهت سنت خوبی است كه عمدتا مسوولان مربوطه و ضابطین در موارد مشابه درصدد روتوش این موضوع و توجیه روند هستند ولی نهادهای غیردولتی كه وابستگی به حكمرانی ندارند در مقام گزارشگری روایت مستقلی جهت تنویر افكار عمومی و تسهیل حكومت قانون محقق می‌كنند.»

مواردی كه نیازمند بازنگری حقوق بشری است

صالح نقره‌كار در ادامه چند سوال به این شرح مطرح می‌كند: «آیا اختصاص امكانات بیت‌المال جهت مداخله در امر پوشش شهروندان امری موجه و حقانی است یا نه؟ وجدان عمومی با انتشار اخباری كه در حوزه نقض امنیت اجتماعی و حمایت از مردم در قبال زورگیران خشن و جرایم خشونت‌آمیز كه به خاطر وضعیت نارسایی‌های رفاهی به چشم می‌خورد انتظار دارد كه بودجه و امكانات عمومی در این راستا صرف شود و نیروی انتظامی كه لباس خدمت برای امنیت مردم به تن كرده در راستای خیر اجتماعی از همه امكانات خود در این جهت استفاده كند نه اینكه با اختلال امنیت روانی شهروندان و مداخله در نحوه پوشش و سبك زندگی و زیست بیرونی آنها امكاناتش را بسیج كند. كدام مجلس یا قانونگذاری با نگاه خیر عمومی این قبیل رویكردها را در لباس قانون تجویز می‌كند؟ این سوال مبنایی باید بدون تعصب و نگاه احساسی با یك نگاه علمی و بین نخبگانی در نظر گرفته شود. سیاستگذاری اجتماعی نیروی انتظامی باید به سمت ایجاد آرامش امنیت و صیانت از حقوق و امنیت انسانی پیش رود و متاسفانه رفتارهای موردی این موضع را مخدوش می‌كند، بنابراین اتخاذ سیاست‌های بازدارنده و بازنگری نسبت به رویه‌های حاضر درخصوص گشت ارشاد مطالبه جدی ملی و بین نخبگانی و كنشگران حقوقی و مدنی است كه انتظار دارند گشت ارشاد موجب نقض امنیت خاطر شهروندان نشود.» 

او معتقد است كیس‌های اینچنینی كه در یك دهه اخیر اتفاق افتاده است نیازمند بازنگری حقوق بشری است: «شعارهایی كه در دولت‌ها درباره صیانت از حقوق شهروندی است كه بر اصل آزادی ذیل اصل 9 قانون اساسی دلالت دارد و حتی به اسم امنیت و نظم عمومی هم نمی‌شود آزادی‌های شهروندان را نقض كرد. در نظام حقوقی ایران اصل بر آزادی است مگر خلاف آن ثابت شود و اقتباس از اصل 9 قانون اساسی گرفته شده است. شهروندان در مواردی كه با تضییع حق یا تعرض به آزادی و كرامت خود مواجه می‌شوند، می‌توانند ذیل ماده 570 قانون مجازات اسلامی مبادرت به دادخواهی كنند و شكایت خود را از طریق بخش نظارتی ناجا كمیسیون اصل 90 و اختصاصا از جهت رعایت و صیانت از حقوق عامه خطاب به دادستان‌ها مطرح كنند و طرح شكایت از این طریق قابل تامل است ولی درخصوص اقدامات مراجع عمومی چون ناجا امكان ابطال آنها و اعتراض به آنها در هیات عمومی دیوان عدالت اداری متصور است.» نقره‌كار می‌گوید: درخصوص وضعیت حاضر و گشت ارشاد چون اقتباس از قانون آمران معروف و ناهیان منكر است به نظر می‌آید با سوءرفتار مواجه است كه نیازمند اصلاح قانونی و رفتاری است. 

شاهدان عینی گشت‌های ارشاد چه می‌گویند؟

هر كدام از شاهدان عینی روایت متفاوتی از ماجرا دارند، یكی از آنها دختر كم‌سن و سال دستفروشی است كه از همسرش جدا شده و برای گذران زندگی هر روز در محله صادقیه تهران لواشك می‌فروشد. تیپ اسپورت معمولی دارد و به قول خودش وقت ندارد به تیپ و لباس فكر كند هر روز یك لباسی تنش می‌كند تا بیاید اینجا بنشیند و لواشك‌های دست‌سازش را بفروشد. حدود دو ماه پیش از دست ماموران گشت ارشاد فرار كرده است و در این میان مشتی هم به صورتش خورده و پای یكی از چشم‌هایش بادمجان سیاهی كاشته شده است. برای معالجه به پزشك مراجعه كرده و با احتمال خونریزی گرفتار هزینه‌های عكس و دارو هم شده و حالا می‌گوید كه خدا رو شكر مشكل خاصی برایش پیش نیامده و چند روز بعد كبودی هم برطرف شده است. شاهد بعدی یك زن شاغل است كه تیپ معمولی دارد و دو هفته پیش حدود چهار بعدازظهر در ورودی متروی ولیعصر در حالی كه یك شومیز جین به تن داشته با ماموران روبه‌رو شده است. ابتدا از او با عنوان «استعلام» شماره ملی خواسته‌اند و بعد به این بهانه به داخل ون برده شده. «چون كار مهمی داشتم گفتم چقدر كار شما طول می‌كشد؟ گفت هیچی فقط شماره ملی شما را برای استعلام بگیریم و كاری با شما نداریم.» در نهایت پس از پر شدن ون، آنها را به وزرا برده‌اند باز هم با همان جمله معروف «كاری نداریم می‌خواهیم استعلام بگیریم.» حدود ساعت 4 و نیم به وزرا رسیده و وارد حیاط شده است تا آنها پیاده شوند. بعد هم موبایل‌ها را گرفته‌اند و گفته‌اند اگر كسی موبایل دیگری داشته باشد كل اطلاعات موبایل‌تان را ریست می‌كنیم. «ما كه رسیدیم حدود 25 نفر آنجا بودند تا ساعت 9 شب آمارشان 450 نفر بود و ساعت 10 شب آمار افراد درون سالن 313 نفر بود. خیلی‌ها اعتراض داشتند به هر حال هر كسی كاری داشت و بعد با شنیدن اینكه تا برای‌تان لباس نیاورند حق خروج ندارید اعتراض‌ها بیشتر شد. درنهایت هم در جواب یكی از همان زنان گفت كه لباس همه شما خلاف قانون است.» او می‌گوید: «در جریان این حضور كه بیش از 6 ساعت زمان برده، شاهد هیچ برخورد فیزیكی نبوده اما تا دل‌تان بخواهد خشونت كلامی، رفتارهای بی‌ادبانه دیده است. به نحوی می‌خواستند اذیت كنند و خیلی از افراد هیچ مشكلی نداشتند و مانتوهای بلند تا مچ پا داشتند. گفتند اگر لباس نیاورید شما را بازداشت می‌كنیم. بعضی‌ها هم وقت خروج فقط یك سنجاق به گوشه لباس‌شان زدند در حالی كه این كار را طی نخستین برخورد در میدان ولیعصر هم می‌توانستند انجام دهند. هیچ خبری هم از آموزش نبود در حالی كه یكی از سالن‌هایی كه وارد آن شدیم روی تابلوی آن نوشته شده بود، واحد آموزش. ساعت 10 شب با دوربین به صورتی كه چهره‌های ما مشخص شود، مستندنگاری كردند و یكی از زنان در جریان ضبط فیلم گفت قانون بدحجابی در كشور تصویب شده لباس‌های شما براساس ماده شماره 68 و 63 قانون مجازات مصداق بی‌حجابی است در حالی كه این طرح هنوز تصویب نشده است. كل آموزش و ارشادی كه از آن حرف می‌زنند كلا 5 دقیقه زمان برد، بنابراین فقط قرار بود فیلمی برای خودشان ضبط كنند.»